پيام دوستان
كيوان گيتي نژاد و
103/1/1
كيوان گيتي نژاد و
بابا کم آوردم دستم را خدا گرفت ولي اجازه اوليا ندارم پاي اجازه ام را آشيخ امضا کن حيدريت پسرت کيوان
كيوان گيتي نژاد و
102/12/8
كيوان گيتي نژاد و
102/12/4
كيوان گيتي نژاد و
102/11/27
كيوان گيتي نژاد و
102/11/27
ستاره ها امشب با هم مهماني از نور دارند انوار تجلي بخش ولايت بر سر مالک اشتر چه حالي دارد هر که را در بزم ولايت نکوست امشب بر تخت ياري اشتر به پا خواسته است و ره ياري مالک را در قرآنهاي پاي نيزه تا يک شمشير فاصله تا معاويه را امروز سربازان حيدر به قصد ياري اش آمده اند اي خوارج بدانيد مالک اشتر تنها نيست و اين نسل اشتر بيشمار دارد لبيک يا حيدر
لشکرهاي ام از آن است که بميرم و آرزوي شهادت بماند به دلم مگر ميشود ناجي من سيد علي قصدشهادتم را ناديده انگارد مگر استاد سيد مجتبي مرا از جرعه اکسير شهادت نداد جرعه اي با عشق؟مگر الم بر دستش نبود مرا اولين سوار عازم ميدان با خوکان صهيونيست به جنگ مگر پيکرم را ولي خدا نگرفت به زانو براي جان دادن پيش از شهادتم خدايا جز شهادت نده مرا حال دگر
كيوان گيتي نژاد و
102/11/27
مادر ماه آنجاست که رخ مته يار از آنجا مي تپد و عيان ميشود راز دو عالم در چهره ماه ولي خدا امام مطلق سيد علي س روشن و منور به تابش ميرسد مادري که جني ماه است همان کوثر جنت است که شيره وجودي اهل بيت النبوه و امامت و اولي لامر منکم در روانشان جاري است خوشا به دل عاشق که رخ ماه و مازاد والايش سيد علي س چشم او را منور کرده است
كيوان گيتي نژاد و
102/11/27
وطن فروش همان ايست که از ناموس فروشي آغاز و به وطن فروشي به نقطه دشمن ميهن تنزل ني کنند ولي آنچه وطن فروشي در برابر اش موميست ميان دو انگشت ولي خدا و نائب بر حق حضرت وليعصر عج را دشمني و ستم و عدم ياري او در برابر ستمکاران و کفار بلاخص شيطان بزرگ و صهيونيست جهاني ست اين درجه از خودفروشي با به درک واصل شدن اموالش هم پاک نميشود
ولي خدا رو فروختن درد بيشتري دارد وطن خدا بي ولي خدا دوزار ارزش مادي نداره اونجا خاک من که پدرم و خانوادم و اونجا در پناه خودش گرفته وطن هرکس اعتقادات اون فرد وطن فروشي پس با اعتقادات ما درگيره و بايد ديد هرکس با اعتقاداتش چقدر صادق و چقدر درگير اين و آن ميشه وگرنه خاک همه جا هست اون ايمان و اون ذات آدما بليد ديد به کدامين خاک گره خورده
+
[تلگرام]
ستون ستون دلم روان شود بِبويِ عاشقي
بِپايِ سر ،بِپايِ جان ، روان بِکويِ عاشقي
خوشا دلي که تا رسد بِبَحرِ آرزويِ خويش
شبيه قطره متصل شود بِجويِ عاشقي
وخوانده رويِ نيزه آيه هايِ نور را سرش
که رَهنمايِ جان شود بِجستجويِ عاشقي
سري که در ره خدا، بريده گشت از قفا
لبِ عطش گرفته اش،شد آبرويِ عاشقي
و صاحبِ عمودِ آخرين ،اميرِ معرفت
بريده دست ميدهد به دل سبويِ عاشقي
#مهدي_زکي_زاده
در راهِ خدايِ #حسين ع و بر مرامِ #ظلم_ستيزي و #خدا_محوري و #مردمداري و #رعايت_حق_الناس همچون حسين ع باشيم ،الهي
آسانسور کيهان گستر
102/11/7
مطالعه مطلب اينستاگرام مارکتينگ و نکات طلايي پيشرفت در آن! در سايت آنکادر https://uncadr.com/%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%b3%d8%aa%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%85-%d9%85%d8%a7%d8%b1%da%a9%d8%aa%db%8c%d9%86%da%af-%d9%88-%d9%86%da%a9%d8%a7%d8%aa-%d8%b7%d9%84%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a2%d9%86/
+
[تلگرام]
آهويِ غزلخوانم و دلبسته ات اي شير
ايکاش که صيدت شوم از پرتوِ تقدير
زحمت به شکارم نکش اي مهرِ رُخَت دام
دل ، تا که شکارت شود آيد سويِ نَخجير
از چشمِ غزالم غزلِ عشقِ تو بارد
درحسرتِ آغوش تو از زندگي ام سير
مي غُرّي و مي خندي و شاداب و جواني
در عشقِ تو گريانم و دور از تو دلم پير
آزادم از آنروز که در دامِ تو افتاد...
اين دل، دلِ از عالَم و آدم شده دلگير
با اينهمه گرگ و سگ و روباه در اين دشت
آهويِ غزلخوانم و دلبسته ات اي شير
#مهدي.زکي زاده
آسانسور کيهان گستر
102/11/7
+
786
*سلام بر عزيزان پارسي
تو اين دنياي مجازي اگه يه جا باشه
که توش روح احساس وجود داره،
اونجا پارسي بلاگ
پارسي با احساس و عشق
تک تک عزيزان تبديل به يه
درخت تنومند شده.
قبل از تلگرام و واتساپ در اوج بود
شايد الان بخاطر کم لطفي
بعضي از دوستان نفسش بشماره افتاده.
اما اين درخت ريشه در دل و احساس
عزيزان پارسي داره*
#دوستان_پارسي_لطفا_برگرديد.@};-
مهرباني #
102/11/7
*786،دلم براي خاطرات با شما تنگ شده،براي اشک و لبخند هاي شما دلتنگ شده.نفس درخت پارسي بشماره افتاده.احساس من با عشق شما همسنگ شده*با صداي زيبا و دوست داشتني يکي از عزيزان ديار پارسي@};-
اگه مديران اينجا زحمتي مي کشيدند وامکانات پارسي راارتقا ميدادند واعضا حمايت وموردتوجه قرارمي گرفتند،واگريک صداي وتفکرحاکم درمديران پارسي به اعضا تحميل نمي شدوشايدم آزادي عمل بيشتري مي دادند،و....الان پارسي هم رونق داشت.#امين_يگانه
ديده اي که هميشه بود کنار جمع احساسات شما را به غمزه معشوق ناظر بود آشوب اش را با يک)شرمنده نفهميدم معني حرفاتون ولي خداوند به دلتون صبر بده))))ولي هرگز نپرسيد صبري که صابر نديده منصور چگونه تمنا نموده
كيوان گيتي نژاد و
102/10/9
كيوان گيتي نژاد و
102/9/27
كيوان گيتي نژاد و
102/9/24
كيوان گيتي نژاد و
102/9/22
مردم ضرر مي کنند ولي بر چشم خود دردانه فاطمه را شاهد ايام عمر بر ميشمارند فرزند فاطمه دلش خون است ياران ابليس هر از گاهي اين چشمه برکت را خاطرش را مکدر مي کنند اي ملت فاطمي فرزند فاطمه بر اين بيداد فاسقان خون است دلش بياييم پشت او اقتدا کنيم به مادرش و آه مظلومين را از کف فاسقان و مارقين بيرون کشيم و به مجازات خيانت مبتلابه کنيم اين ناکثان ملا را