کوروش(559-529ق.م)
از جمله پادشاهان مشهور تاریخ ایران، کوروش، مؤسّس سلسله ی هخامنشیان است. او در مدّت بیست سال از حکومت خود، سرزمین های وسیعی را تصرّف کرد. کوروش پس از فتح بابل، بر آن شد که با توسّل به نیروی نظامی اش- که فوق العاده نیرومند و تا آن زمان شکستی را تجربه نکرده بود- ماساژت ها را که در شمال سرزمین ایران زندگی می کردند مغلوب خویش سازد.(1)
سکا ها، تیره ای از اقوام بیابان گرد و ماجرا جو بودند که در آن سرزمین، در تابستان، ریشه ی درختان را می خوردند و از میوه های رسیده ی آن به عنوان آذوقه ی زمستانی برای خود نگه داری می کردند.
حمله ی کوروش به سرزمین ماساژت ها زمانی صورت گرفت که پادشاه آنان فوت کرده و همسر او تو می ریس به حکومت رسیده بود. هرودوت مورّخ یونانی نقل می کند:«کوروش فرستاده ای را نزد تومی ریس فرستاد و از او خواستگاری کرد. تومی ریس گمان کرد که پادشاه می خواهد سرزمین ماساژت ها را تصاحب کند و بر این اساس به کوروش پاسخ منفی داد. وقتی درخواست کوروش توسّط تومی ریس پذیرفته نشد، به سرزمین ماساژت ها لشگرکشی کرد.»(2)
کوروش برای عبور از رودخانه ی آراکس، پل هایی را احداث کرد، در این هنگام تومی ریس شخصی را به نزد کوروش فرستاد و این پیغام را داد:« ای کوروش دست بردار از کاری که تو هم اکنون مشغول آن هستی، زیرا تو نمی توانی بدانی که برنامه و کار تو با سودی همراه خواهد بود یا خیر؟»
کوروش برجسته ترین صاحب منصبان پارسی را گرد آورد وجریان امر را با آنان در میان گذاشت و از آنان راهنمایی خواست. همه بر این نظر اتّفاق داشتند که او با ماساژت ها درگیر شود.(3)
جنگ آغاز شد و با اینکه طرفین، زمان درازی با یکدیگر جنگیدند، هیچ کدام از آنها فرار اختیار نکردند. در حین درگیری، پسر تومی ریس کشته شد و چون جنگ به درازا کشید، کوروش زخم برداشته و درگذشت.(4)
ملکه ی ماساژت ها دستور داد تا سر کوروش را بریدند و در طشتی پر از خون انداختند، سپس به سر کوروش خطاب کرد و گفت:« تو که از خوردن سیر نمی شوی، حالا از این خون چندان بخور تا سیر شوی! تو مرا به خاک سیاه نشانیدی، هر چند که من فاتح و زنده هستم و تو مغلوب و مُرده، امّا تو فرزند مرا از من گرفتی و من به خاطر این کار، قسم یاد کردم که تو را به خون کشم.»(5)
بنا به نقل بروس، کوروش در جنگ با عشیره ی داهه- از عشیره های قدیم پارت- به قتل رسید. کتزیاس عقیده دارد که این واقعه در نبرد با ساکنان شرق دریای مازندران اتّفاق افتاد.
گزنفون به واسطه ی احترام و شیفتگی خاصّی که نسبت به کوروش داشته نقل می کند که او با شکوه در بستر مرگ در گذشته است. امّا بنا بر نوشته ی اکثر مورّخان، کوروش هنگام دفاع از مرزهای خاورِ امپراتوری، در حدود بلخ، کشته شد.(6)
پس از مرگ کوروش، جسد بی سر او را سپاهیانش به پاسارگارد انتقال دادند و در مقبره ای که از قبل برای او ساخته بودند، دفن کردند.
1.هخامنشیان؛ خدادادیان، اردشیر، مجموعه سوّم، ص 39-47.
2.ایران قدیم؛ پیرنیا، حسن،ص 78.
3. تاریخ شاهنشاهی هخامنشی؛ اومستد، ا. ت، ترجمه محمِد مقدّم، ص 98.
4.هخامنشیان؛ خدادادیان، اردشیر، مجموعه ی سوّم، ص 45.
5.از آفرینش تا یزدگرد؛ کریمی بختیاری، سیروس، ص 269.
6.تاریخ ده هزار ساله ایران؛ رضایی، عبدالعظیم، ج 1، ص 194.